من استدعا میکنم تکرارش نکنید
**
هر وقت پدر من خونه تشریف داره
باید دعوایی بین مامان و بابا رخ بده
مشخص نیست کارشون که یهو مرغ عشقن یهو تام و جری
**
نکته اونجاست وقتی دعوا در شب رخ بده
خوب اعصاب منو داغون و قهوه ای میکنن
بعد با اخم و هزار تا غرغر تشریف میبرن بخوابن
**
صبح بلند میشی به خاطر تمام اتفاقات دیشب هنوز اعصابت آن نورماله
که
یهو میبینی
با خنده از اتاق خواب میان بیرون
**
اخه عزیزان من کاری به رخداد های دیگه ندارم
شما که تهش به اینجا ختمش میکنید
چرا دیگه اعصاب منو برگه امتحانی ریاضی فرض میکنید
#یادم نیست دعوا چه بود
باران بود یا آفتاب
شب بود یا روز
تولد...برچسب : نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 101