با عمو جون رفتیم حافظیه
مثه دوتا انسان متشخص رفتیم نشستیم رو صندلی کنار گلای محمدی
و باهم حرف میزدیم
که یهو من سرمو آوردم بالا
دیدم یه دختر و پسری دارن جلو تر رو صندلی از هم لب میگیرن
***
من محو شدم
#فک کنم به خاطر دیدن این صحنه با کیفیت HD تا یه هفته خواب +18 ببینم
# پر از بوسه و نگاه های عاشقانه
جایی که هرم یک نفس تنم را تب دار می کرد
تولد...برچسب : نویسنده : 0zaghe-sefeed9 بازدید : 100